بيست و يک سال از خروج ملکوتي پير جماران گذشت و چه زيبا روح هدايتگر او ناظر و مددکار فرزند برومندش به عنوان پرچمدار نهضتي است که با افتخار آن را به اهتزاز درآورد و امروز مردمان مصر، تونس، يمن؛ بحرين و ليبي خطبه سراسر اميد و بشارت او را در نمازجمعه تهران چراغ راه خود قرار دادهاند.
به گزارش مشرق، مرکز خبر حوزههاي علميه در آستانه بيستودومين پيام اميدبخش و شاديآفرين نوروزي رهبرمان، ضمن تجديد پيمان با خلف صالح خميني کبير، فرازهايي از پيامهاي ساليان گذشته را تقديم ميکند، اميد آنکه با يادآوري بيانات نوراني معظمله، کوتاهيها را جبران کنيم.
*سال 1369 - امتحان سختي که خدا از ما کرد
ما امسال عيد نوروز را در حالى برگزار مىکنيم که خداى متعال با فقدان بزرگ رهبر عظيمالشأنمان، امتحان سختى از ما کرد و دوران سختى را بر ما گذراند. آن فقدان، محنت بزرگى بود. اميدواريم که خداى متعال، روح آن بزرگمرد را با ارواح مقدسهى انبيا و اوليا محشور کند و او را از ما راضى نمايد و ما را در راه او، مستمر و مستدام بدارد. اميدواريم که خداوند، نظر لطف و محبت خود را که در طول اين يازده سال همواره بر اين ملت و بر اين نظام داشته است، باز هم آن را بر ما مستمر بگرداند و ما بتوانيم به کمک خدا و با حرکت در راه او و با استغفار و توبهى الىاللَّه، متاع حَسَن و قدرت و قوّت و عزت الهى را براى خودمان و براى اين ملت بزرگ و فداکار تأمين کنيم.
* سال 1370 - با هم مهربان باشيم
اميدوارم که ملت ايران با کسب تجربه از گذشتهها، برادرى و همکارى و همدلى در ميان يکديگر را قدر بدانند و آن را هرچه بيشتر کنند. مردم با هم مهربان باشند و به کمک يکديگر بشتابند؛ بخصوص در اين ايام به کمک مستمندان بشتابند. کسانى که دارند و مىتوانند، حتماً به کسانى که نادار و محتاج و مستمندند، کمک کنند. اين روح همکارى و هميارى در ميان ملت ما - که سنت قديمى و دستور عالى اسلام است - چيز بسيار ارزشمندى است؛ آن را حفظ کنيد و بخصوص در ايام عيد و ايام ماه مبارک رمضان، آن را بيشتر اهميت بدهيد. روحيهى مردمدوستى، روحيهى ايثار و ازخودگذشتگى، براى ديگران فکر کردن و کار کردن، روحيهيى است که ملت ما را به نتايج و غايات اين حرکت خواهد رسانيد.
* سال 1371- علاج دردهاي ملت
.....از دولت عزيز و مسؤولين زحمتکش و خدمتگزار هم مىخواهم که براى کيفيّت حضور مردم در سازندگى کشور، برنامهريزى و آنان را براى بازسازى کشور سازماندهى کنند. به همه توصيه مىکنم که کار را يک ارزش والا بدانند. امروز حقيقتاً کار، در هر جبههاى که باشد، يک جهاد محسوب مىشود. کسانى هم که براى خودشان کار مىکنند، بايد بکوشند که کارشان در جهت اهداف کشور، ملت و مصالح عمومى باشد. مردم بايد وحدت خودشان را حفظ کنند. بايد همدلى و بنيان مرصوص وحدت ملى را که بسيار با ارزش و ارجمند است حفظ کنند. علاج دردهاى ملت، در بلند مدت و کوتاه مدت، وحدت و يکپارچگى است.
* سال 1372- همت مسئولان کمک به طبقات محروم باشد
.....آنچه که من به برنامهريزان و مسؤولين دولتى مؤکّداً سفارش مىکنم، اين است که در اين برنامه توجّه کنند که هدف اصلى، کمک به طبقات محروم جامعه باشد. اين، چيزى است که ما را به «عدالت اجتماعى» نزديک مىکند. هدف اصلى در کشور ما و در نظام جمهورى اسلامى، عبارت از تأمين عدالت است و رونق اقتصادى و تلاش سازندگى، مقدّمه آن است. ما نمىخواهيم سازندگى کنيم که نتيجه اين سازندگى يا نتيجه رونق اقتصادى، اين باشد که عدّهاى از تمکّن بيشترى برخوردار شوند و عدهاى فقيرتر شوند. اين، به هيچوجه مورد رضاى الهى و رضاى اسلام و مورد قبول ما نيست. ما مىخواهيم سازندگى شود و کشور رونق اقتصادى و پيشرفت مادّى پيدا کند و ازلحاظ اقتصادى رشد کند، تا بتواند به عدالت اجتماعى نزديک شود و فقير نداشته باشيم؛ تا ديگر، طبقات محروم در جامعه، احساس محروميت نکنند.
* سال 1373 وجدان کاري و انضباط اجتماعي
.....از آغاز سال جديد، دو شاخص را به عنوان شعار براى خودمان قرار دهيم: اين دو شاخص، عبارت است از «وجدان کار» و «انضباط اجتماعى». اين دو شاخص، براى همه ما، در هر جا که هستيم بسيار مهم است. «وجدان کار» يعنى اينکه اگر کارى را به عهده گرفتيم و انجام آن را تعهّد کرديم - چه اين کار، براى شخص خودمان يا خانواده خودمان؛ جهت نان درآوردن باشد، و چه کارى اجتماعى و مردمى و مربوط به ديگران باشد؛ مثل امور مهم اجتماعى و مسؤوليتهاى کشورى - آن را خوب و کامل و دقيق و تمام، انجام دهيم. به تعبير معروف، براى آن کار، «سنگ تمام بگذاريم». اگر ملتى داراى «وجدان کار» باشد، محصول کار او خوب خواهد شد، و وقتى محصول کار نيکو شد، وضع اجتماعى، به طور قطع بهبود پيدا خواهد کرد.
* سال 1374- انضباط اقتصادي و مالي
.....من عرض مىکنم امسال هم مىخواهم دو توصيه بکنم...
اوّلاً سالها لازم است که يک عادت زشت برطرف شود و يک عادت خوب در جان يک ملت ريشه دواند. اين کارِ يک ماه و دو ماه و چند ماه و يک سال نيست. بنابراين عرض مىکنم آن دو شعار را که عبارت بود از تلاش براى به وجود آمدن وجدان کارى و تلاش براى پديد آمدن انضباط اجتماعى در مردم، در داخل جامعه، در مسؤولين، در کارگزاران کشور و در هر کسى که به کارى مشغول است، بايد ادامه دهيم....
توصيه دوم که آن هم براى جامعه ما بسيار مهم است، «انضباط اقتصادى و مالى» است. من اين را از آحاد ملت و مسؤولين کشور و مأمورين دولت، امسال تقاضا دارم. انضباط اقتصادى و مالى يعنى مقابله با ريخت و پاش، زياده روى و اسراف. ريخت و پاش مالى و زياده روى در خرج کردن و زياده روى در مصرف، به هيچ وجه صفت خوبى نيست.
* سال1375، تأکيد بر انضباط در همه ابعاد
.....ملت عزيز ما مىدانند که سرنوشت کشور در دست آنها و بسته به اراده و همّت و ايمان آنهاست. بنابراين براى آينده، همه بايد به تلاش و کار و حضور و تصميمگيرى جدّى، عازم باشند. وقتى مردم در صحنه بودند و همّت کردند و خواستند، مسؤولان هم بهکار تشويق مىشوند و کار را بهتر و بيشتر و جدّىتر انجام مىدهند.
اسراف در ثروت عمومى و موجوديهاى اين کشور و منابع طبيعى و نيز در آنچه که با زحمت زياد به دست مىآيد و اسراف در نان و آب و انرژى و نيروى انسانى، همه اينها بد است. اسراف، نقطه مقابل آن توصيهاى است که ما در سال گذشته و سالهاى قبل از آن عرض کرديم که عبارت از «انضباط» است.
* سال 1376، آراستگي اخلاقي
.....در جامعهاى که بد عمل کردن نسبت به محرومان با بىاعتنا بودن نسبت به آنان همراه نباشد؛ مال مردم خوردن وجود نداشته باشد؛ اگر خُلقيّات اسلامى - همان چيزهايى که در اسلام براى يک انسان فضيلت است، همان چيزهايى که به تعبير روايات، جنود عقل است(2) - رواج پيدا کند؛ مردم اهل صبر و استقامت باشند؛ اهل توکّل و تواضع و حلم باشند، نسبت به يکديگر بدبين نباشند؛ نسبت به احوال يکديگر بىتفاوت نباشند؛ نسبت به سرنوشت جامعه قناعت وجود داشته باشد؛ زيادهروى و اسراف و ريخت و پاش و اين چيزها نباشد و نشانى از حرص و افزون طلبى در امور مادّى نباشد، اين جامعه به بهشت و گلستان تبديل مىشود. گرفتارىِ امروز مردم دنيا، حتّى کشورهاى ثروتمند و پيشرفته، اين چيزهاست. تهيدستى از اخلاقيّات است که انسانيّت را امروز در دنيا پريشان کرده است.
*سال 1377، سال صرفهجويي
.....ما مىدانيم که انتظارات مردم از دستگاه حکومت و دولت در زمينه اقتصادى و در همه زمينههايى که مردم، انتظاراتى از دولت دارند، عمدتاً انتظارات بجا و صحيح و درست است. مردم بايد بدانند - و البته مىدانند - که مسؤولين بخشهاى گوناگون حکومت و نظام جمهورى اسلامى - اعم از قوّه مجريّه، مجلس شوراى اسلامى و قوه قضاييّه - در صددند که خواستهها، نيازها، انتظارات و حقوق اساسى مردم را برآورده سازند و با بهترين وجهى آنها را ادا کنند.
امسال توصيه مهمّ من عبارت است از صرفهجويى. دولت هم بايد صرفهجويى کند؛ ملت هم بايد بکند. دولت، علاوه بر صرفهجويى بايستى راههاى صرفهجويى را هم به مردم تعليم دهد. تا وقت نگذشته است - تا ماههاى اوّل سال، سپرى نشده است - بايستى فهرستى از انواع صرفهجوييهايى را که مردم مىتوانند بکنند - در آب، نان، بنزين و در مصارف گوناگون و همه چيزهايى که براى صرف آنها مجبوريم از سرمايههاى کشور و نفت مصرف کنيم - و راههاى صرفهجويى در آنها را به مردم تعليم و نشان دهند؛ مردم هم جدّاً سعى کنند که صرفهجويى نمايند.
* سال 1378- امام خميني
.....سالى که در اين ساعت و در اين روز آغاز مىشود، سالى است با اميدها و با امکانات فراوان و انشاءاللَّه با توکّل به خدا، سالى متناسب با خواستها و ارزشهاى ملت ايران است. از مهمترين خصوصيات امسال اين است که مصادف با صدمين سال ولادت امام بزرگوار ماست. به همين مناسبت جا دارد که اين سال را سال امام خمينى (رحمةاللَّهعليه) بدانيم و بناميم. فقط هم ناميدن و عنوان، کافى نيست. بايد انشاءاللَّه همه سعى کنند، شخصيت بزرگوار امام خمينى را با همان ابعاد عظيم، به درستى بشناسند و خصوصيات آن را انشاءاللَّه در زندگى خود و زندگى ملت و عرض و طول معنوى کشور، اِعمال و پياده کنند.
*1379- سال اميرالمومنين علي بن ابي طالب (ع)
.....سال جديدى را در پيش رو داريم و همان طور که مىدانيد، امسال، هم در آغاز و هم در پايان خود، مزيّن به عيد مبارک غدير است؛ يعنى سال 1379، دو عيد غدير دارد. بسيار مناسب است که ما اين سال را به اين مناسبت، «سال امام اميرالمؤمنين، علىبنابىطالب عليهالسّلام» بدانيم و بناميم و خودمان را به آن بزرگوار نزديک کنيم.
اميرالمؤمنين عليهالسّلام در زندگى حکومتى خود، نسبت به عدالت، نسبت به حقوق ضعفا و درماندگان و پابرهنگان، بىاغماض و بىگذشت بود. ماهم بايد همينطور باشيم. آن حضرت نسبت به حقّ خود و به سهم خود، بسيار پرگذشت بود؛ همه ما نيز بايد همينگونه باشيم. او در همه عمر، مظهرى از خداپرستى و صفاى معنوى و مجاهدت و تلاش و سرزندگى و نشاط بود و با تلخيها، غمها و دردها، شادمانانه برخورد کرد و مسؤولانه وظيفه خودش را انجام داد. اين الگوى بسيار خوبى است.
* سال 1380- رفتار و کردار علوي
.....سال 80 هم بايد سال اميرالمؤمنين به حساب آيد و شناخته شود. در اين سال سعى کنيم به کار فرهنگى و علمى اکتفا نکنيم؛ تلاش کنيم رفتار و عملکردمان را - بخصوص در حوزه مسائل اجتماعى و بهطور اخص در زمينه مسائل حکومتى - به عملکرد آن بزرگوار نزديک کنيم. تقواى اميرالمؤمنين و پارسايى او، نزديکى و دلسوزى او نسبت به قشرهاى ضعيف و محروم، کارکرد درخشان او براى خدا، استقامت و خستگىناپذيرى او در راه هدفهاى متعالى، هر کدام سرفصلى است که مسؤولان مختلف مىتوانند خود و مجموعه زير نظر خودشان را در جهت اينها - يا لااقل در جهت يکى از اين سرفصلها - توجيه کنند و به حرکت و تلاش وا دارند.
«وحدت ملى»، همان چيزى است که مىتواند پشتوانه همه تلاشهاى دولتمردان و مسؤولان و مبارزان و دلسوزان اين کشور و اين انقلاب باشد. بدون وحدت ملى، اين کشور بزرگترين نيروى خود و مايه عظمت خودش را نخواهد داشت.
و ديگر «امنيت ملى» است. اگر امنيت نباشد، اقتصاد هم نيست؛ تلاش براى سازندگى و براى افتخارآفرينى هم نيست. ناامنى، بزرگترين خطرى است که يک ملت را تهديد مىکند. اگر به بعضى از ملتهاى ديگر نگاه کنيد و ببينيد که در زيرآوار ناامنى، چه مشکلاتى برايشان به وجود آمده و امنيتى که ما در طول سالهاى گذشته داشتيم، چه فرصتهاى خوبى را در اختيار ملت ايران قرار داده است، آن وقت اهميتِ امنيت ملى براى کشور و مردم ما آشکار خواهد شد.
* سال 1381- عزت و افتخار حسيني
.....امسال، سال شمسى ما، هم در فروردين و هم در آخر سال در اسفند، با عاشوراى حسينى مقارن و مصادف است. بنابراين جا دارد که ما امسال را «سال عزّت و افتخار حسينى» بدانيم. اميدواريم ملت عزيز ما با تمسّک به معنويتِ حسينبنعلى عليهالسّلام و با آشنايى بيشتر با آن بزرگوار، عزّت و افتخار و سربلندى را براى خود کسب کند؛ همچنان که بحمداللَّه به برکت آن حضرت و به برکت اسلام و قرآن، از عزّت و افتخار معنوى برخوردار بوده و هست.
* سال 1382- نهضت خدمت رساني به مردم
.....نکتهاى که امسال اضافه مىکنم و به آن تأکيد مىورزم، اين است که همهى مسؤولان در سه قوّه، بايد نهضتى را براى خدمترسانى به مردم شروع کنند. ممکن است ما انواع و اقسام کارها و برنامهها را در پيشرو داشته باشيم و اجرا کنيم؛ بايد در ميان آنها آنچه خدمترسانىِ عميقتر و ماندگارتر و زودبازدهتر محسوب مىشود، اولويّت پيدا کند. به ويژه اين کارها بايد بيشتر در خدمت قشرهاى مستضعف و محروم و محتاج جامعه صورت گيرد. اين اقدامات بايد مدبّرانه و با برنامهريزى انجام شود و گزارش آن نيز به مردم ارائه گردد. مسؤولان بايد مردم را در قبال يک گزارش درست و متقن، مختار به قضاوت کنند تا مردم بتوانند کارآمدىِ نظام را به چشم ببينند و نسبت به آن قضاوت نمايند.
نهضت خدمترسانى به مردم يک مبارزهى بزرگ و سنگين است؛ زيرا خدمت رساندن به عموم مردم با منافع بعضى گروههاى خاص تضاد پيدا مىکند و اينجاست که بايد با مبارزه و همّت و عزم راسخ وارد ميدان شد.
* سال 1383 سال پاسخگويي به مردم
.....مسؤولان دولتى و قوهى قضائيه و مجلس شوراى اسلامى به مردم بگويند که براى خدمت به عموم ملت ايران، براى توليد علم، براى استقرار عدالت و رفع فقر و فساد و تبعيض در جامعه - که اصلاح واقعى در جامعه اينهاست - براى نهضت عدالتخواهى و براى نهضت مبارزه با فساد، چه اقدامات عمدهييى را انجام دادهاند. درواقع سال 83، سال پاسخگويى سه قوه به ملت ايران است. مطمئناً در اين پاسخگويى، حقايق شيرين و بسيارى براى مردم روشن خواهد شد و خدمات بزرگى که انجام گرفته است، به مردم گفته خواهد شد. در اين پاسخگويى، مسؤولان به کمبودها و نواقصى در کار خود پىخواهند برد، که آنها را برطرف خواهند کرد و مردم هم با آشنايى بيشتر با عملکرد دستگاهها، منتظر شروع دورههاى جديد و کارهاى جديد و مسؤوليتهاى جديد خواهند بود.
* سال 1384 سال همبستگي ملي و مشارکت عمومي
.....آنچه براى مردم و مسؤولان - هر دو - حايز اهميت است، عبارت است از همکارى و حفظ وحدت ملى و همبستگى عمومى ملت در قبال آنچه مسؤولان موظفند انجام دهند. ادامهى اين راه از يک طرف، و همکارى مردم و مسؤولان از سوى ديگر، مىتواند ما را در پيشرفت اين راه و پيشبرد اين اهدافِ والا کمک کند. بنابراين امسال «همبستگى ملى و مشارکت عمومى» مىتواند شعار بزرگ ملت ايران باشد. يقيناً مشارکت عمومى مردم - چه در انتخابات و چه در مسائل گوناگونى که اين دولت و همچنين دولت آينده در پيشرو دارد - و همبستگى ملى آنان خواهد توانست به پيشرفت برنامهها کمک کند.
* سال 1385- سال پيامبر اعظم (ص)
.....در اين مقطع زمانى، ياد و نام مبارک پيامبر اعظم از هميشه زندهتر است؛ و اين يکى از تدابير حکمت و الطاف خفيّهى الهى است. امروز امت اسلام و ملت ما بيش از هميشه به پيغمبر اعظم خود نيازمند است؛ به هدايت او، به بشارت و انذار او، به پيام و معنويت او، و به رحمتى که او به انسانها درس داد و تعليم داد. امروز درس پيغمبر اسلام براى امتش و براى همهى بشريت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبيعى، نام مبارک پيامبر اعظم است. در سايهى اين نام و اين ياد، ملت ما درسهاى پيغمبر را بايد مرور کند و آنها را به درسهاى زندگى و برنامههاى جارى خود تبديل کند.
* سال 1376- اتحاد و انسجام اسلامي
.....ملت ما بايد هشيار باشد. تلاش براى سازندگى کشور و عمدهتر و مهمتر از آن، تلاش براى اتحاد کلمه و يکپارچگى ملى و اتحاد امت اسلامى ادامه يابد. عاقلانه، هوشيارانه، خردمندانه و مدبرانه بايستى اين اتحاد را حفظ کرد و روزبهروز تقويت کرد. من به همين جهت به مسألهى اتحاد کلمهى ملتمان اهميت مىدهم. و به نظر من امسال، سالِ «اتحاد ملى و انسجام اسلامى» است؛ يعنى در درون ملت ما اتحاد کلمهى همهى آحاد ملت و قوميتهاى گوناگون و مذاهب گوناگون و اصناف گوناگون ملى؛ و در سطح بينالمللى، انسجام ميان همهى مسلمانان و روابط برادرانهى ميان آحاد امت اسلامى از مذاهب گوناگون و وحدت کلمهى آنها.
* سال 1387- سال نوآوري و شکوفايي
.....در اين سال بايد نوآوري فضاي کشور را فرا بگيرد و همه خود را موظف بدانند که کارهاي نو و ابتکاري را ـ در سايهي مديريت صحيح و تدبير درست ـ در فعاليت کشور وارد کنند. انتظار دوم اين است که فعاليتهايي که در سالهاي گذشته انجام گرفته است، کارهايي که دولت کرده است، سرمايهگذاريهاي بزرگي که مسئولان گوناگون و آحاد مردم در بخشهاي مختلف ـ چه سرمايهگذاري مادي، چه سرمايهگذاري معنوي ـ انجام دادهاند، اينها به شکوفايي برسد و مردم نتايج آن را در زندگي خود حس کنند.
من امسال را «سال نوآوري و شکوفايي» مينامم و انتظار دارم که انشاءالله هم در زمينهي نوآوري و هم در زمينهي شکوفايي، ملت ما شاهد نتايج شيريني باشند و سال را انشاءالله به بهترين وجهي، با عزت، با موفقيت، با کاميابي و شادابي و با توان بيشتر به پايان ببرند.
* سال 1388- اصلاح الگوي مصرف
.....ما در زمينهى مصرف، در زمينهى هزينه کردن منابع مالى کشور که به وسيلهى خود ما و به وسيلهى همهى برادران همميهن ما و به وسيلهى مسئولين کشور با زحمت زياد به وجود مىآيد، دچار نوعى بىتوجهى هستيم، که بايستى اين را تبديل کنيم به يک توجه و اهتمام خاص.
ما بايستى الگوى مصرف را اصلاح کنيم. ما بايستى به سمت اصلاح الگوى مصرف حرکت کنيم. مسئولين کشور در درجهى اول - چه قوهى مقننه، چه قوهى مجريه، و چه ساير مسئولين کشور؛ قوهى قضائيه و غير آنها - و اشخاص و شخصيتها در رتبههاى مختلف اجتماعى، و آحاد مردم ما از فقير و غنى، بايستى به اين اصل توجه کنند که بايد الگوى مصرف را اصلاح کنند. اينجور مصرف کردن در همهى زمينهها - در امور ضرورى زندگى، در زيادىهاى زندگى - مصرف کردن بىرويّه و بدون منطق و بدون تدبير عقلانى، به ضرر کشور و به ضرر آحاد و اشخاص ماست. من از عموم مردم و بخصوص از مسئولين درخواست ميکنم، خواهش ميکنم که در اين زمينه فعاليت خودشان را در اين سال زياد کنند، افزايش بدهند و براى اصلاح الگوى مصرف برنامهريزى کنند.
*سال 1389- همت مضاعف و کار مضاعف
.....امسال براى اينکه ما بتوانيم آنچه را که در اين دعاى شريف به ما تعليم داده شده است و وظيفهى ماست، انجام بدهيم، براى اينکه بتوانيم بر طبق اقتضائات کشور و ظرفيتهاى کشور حرکت کنيم، احتياج داريم به اينکه همت خودمان را چند برابر کنيم؛ کار را متراکمتر و پرتلاشتر کنيم. من امسال را به عنوان سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامگذارى ميکنم. به اميد اينکه در بخشهاى مختلف، بخشهاى اقتصادى، بخشهاى فرهنگى، بخشهاى سياسى، بخشهاى عمرانى، بخشهاى اجتماعى، در همهى عرصهها، مسئولين کشور به همراه مردم عزيزمان بتوانند با گامهاى بلندتر، با همت بلندتر، با کار بيشتر و متراکمتر، راههاى نرفتهاى را بپيمايند و به هدفهاى بزرگ خود انشاءاللَّه نزديکتر شوند. ما به اين همت مضاعف نيازمنديم. کشور به اين کار مضاعف نيازمند است.